بحران در نظام سلامت جمهوری اسلامی هر روز لایهای تازه از خود را نشان میدهد. چنانچه این بار، رئیس انجمن پزشکان عمومی ایران، اعلام کرده است که حدود یکسوم پزشکان عمومی عملا طبابت را کنار گذاشتهاند.
این رقم که به گفته او حاصل سیاستگذاری غلط، فشار مالیاتی، تعرفههای سرکوبشده، بیثباتی شغلی و رقابت نابرابر با درمانگاههای دولتی است، در کنار بحرانهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و نظامی جمهوری اسلامی موجب شده که اکنون بیش از ۳۰ هزار پزشک عمومی یا از ایران مهاجرت کنند یا به مشاغل دیگر روی آورند یا در حوزههایی کاملا غیرمرتبط مانند فروش محصولات زیبایی و فروش متادون فعالیت کنند.
این اعتراف رسمی در شرایطی مطرح میشود که بیمارستانهای ایران با کمبود شدید پزشک و پرستار مواجهاند و شمار بیماران سرگردان در اورژانسها و بخشها روبهافزایش است. با این حال برخی از چهرههای حکومتی همچنان تلاش میکنند بحران نظام سلامت را نتیجه «جوسازی» یا «اغراق رسانهای» بدانند.
احمد ولیپور، رئیس انجمن پزشکان عمومی ایران، در تشریح چرایی این مهاجرت و خروج گسترده پزشکان از امر طبابت گفت: «تعرفههای درمانی سالها است که سرکوب شده، از طرفی هزینه اجاره مطب، تجهیزات، نیروهای کمکی و مالیات آنقدر بالا است که با تعرفه ویزیت ۱۰۰ یا ۱۵۰ هزار تومانی، دایر کردن مطب تقریبا غیرممکن است.» او اضافه کرد که پزشکان عمومی در رقابت نابرابر با درمانگاههای دولتی ارزانقیمت و سازمانی، یکی پس از دیگری مطبهایشان را تعطیل میکنند.
بر اساس دادههای رسمی، در حالی که هزینه زایمان در برخی بیمارستانهای خصوصی تا ۳۵۰ میلیون تومان رسیده، سهم پزشک از این هزینهها کمتر از ۱۰ درصد است. نتیجه این بیعدالتی، گسترش پرداختهای زیرمیزی، نارضایتی بیماران و دلسردی پزشکان است.
منتقدان بر این باورند که وضعیت امروز نظام سلامت ایران محصول چند دهه دخالت افراد غیرمتخصص در سیاستگذاری سلامت است؛ روندی که به گفته ولیپور، «نتیجهای جز بیاعتمادی، فرسودگی و دلسردی جامعه پزشکی نداشته است».
شکاف عمیق میان هزینه واقعی خدمات پزشکی و سهم پزشک، مهاجرت را نیز تشدید کرده است. او در بخش دیگری از سخنانش، به دوره دستیاری (چهار سال رزیدنتی و دو سال طرح) با درآمد ناچیز و ساعتها کار طاقتفرسا، اشاره میکند که باعث شده است بسیاری از پزشکان جوان از ادامه مسیر حرفهای خود منصرف شوند.
این گفته رئیس انجمن پزشکان عمومی ایران با هشدارهای اخیر مقامهای وزارت بهداشت نیز همخوانی دارد. به طور مثال شاهین آخوندزاده، معاون تحقیقات این وزارتخانه، تایید کرده که بسیاری از ۱۰۰ نفر اول کنکور علوم پزشکی، پس از فراغت از تحصیل مهاجرت میکنند و سیستم توان جذب آنها را ندارد.
این خروج گسترده فقط به پزشکان عمومی محدود نمیشود. سازمان نظام پزشکی در ماههای اخیر بارها درباره کمبود شدید متخصص قلب کودکان، کمبود جراح مغز و اعصاب و مهاجرت گسترده متخصصان بیهوشی و اینکه فهرست انتظار عمل جراحی در برخی بیمارستانهای مرجع، مانند مرکز قلب رجایی، تا اواخر سال ۱۴۰۵ پر شده، هشدار داده است.
کمبود ۱۰۰ هزار پرستار
گرچه وضعیت پزشکان در ایران بحرانی است، به نظر میرسد که شرایط پرستاران از این هم فاجعهبارتر است. بر اساس آمار رسمی، نظام سلامت ایران با کمبود حداقل ۱۰۰ هزار پرستار مواجه است. این کمبود به حدی رسیده که نسبت پرستار به بیمار در بسیاری از بیمارستانها به ۰.۶ رسیده، در حالی که استاندارد جهانی ۱.۸ است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
یکی از پرستاران شاغل در تهران به ایلنا میگوید: «در ماه ۱۶ میلیون تومان حقوق میگیریم، اما فقط ترمیم دو دندانم ۱۸ میلیون هزینه داشت. فشار کاری وحشتناک و شیفتهای ۲۴ ساعته باعث شده است نصف همکارانم به فکر مهاجرت بیفتند.»
بر اساس دادههای رسمی، روزانه حدود ۱۹ نفر از پزشکان و پرستاران ایرانی مهاجرت میکنند. آنهم در شرایطی که کشورهای اروپایی و خلیج فارس طی سالیان اخیر از جذب کادر درمان ایرانی بسیار استقبال کردهاند.
بازار سیاه متادون
وجه دیگر بحران، انحراف بخشی از جامعه پزشکی ایران به بازار پرسود متادون است. بر اساس هشدار یک روانپزشک کودک و نوجوان، ۹ هزار پزشک به جای تمرکز بر درمان، به توزیع و فروش متادون روی آوردهاند؛ آنچه ایران را به بزرگترین مصرفکننده و تولیدکننده متادون پس از آمریکا، تبدیل کرده است.
این روانپزشک میگوید: «وقتی نظام سلامت نابسامان باشد، پزشک به جای درمان، تبدیل میشود به فروشنده دارویی که سودش چند برابر خدمات درمانی است.»
به این بحران باید کمبود دارو، افت کیفیت آموزش پزشکی، خشونت علیه کادر درمان در مراکز شلوغ، تاخیر طولانی در پرداخت کارانهها و بیانگیزگی دانشجویان پزشکی برای ورود به رشتههای تخصصی را نیز افزود. ترکیب این عوامل باعث شدهاند اکنون بسیاری از بیمارستانها با کمبود شدید پزشک کشیک، متخصص بیهوشی، جراح و پرستار مواجه باشند و بخشهایی که باید شبانهروز فعال باشند، با نصف ظرفیت کار میکنند و اورژانسها مملو از بیمارانیاند که ساعتها برای ویزیت منتظر میمانند.

